اگر کسی برای نمایندگی مجلس، دهان مردم را شیرین کرد باید رد صلاحیت شود.آدم پول پرستی؛ آدم پیشکرده‌ی خوانین و اشرار منطقه‌ای، از فقد یا ضعف نظارت استفاده کند و وارد مجلس شود و بعد بخواهد برای آن‌گونه افراد کار و تلاش کند؛ یا مثلاً – آن‌طور که جناب آقای جنّتی در نماز جمعه‌ی دیروز اظهار می‌کردند – در هنگام انتخابات به او پول بدهند تا وارد مجلس شود. اگر واقعاً این‌طور کسانی را شناختید، بی‌دریغ ردشان کنید. اگر دیدید کسانی هستند که برای این‌طور کارها به مردم پول می‌دهند یا دهن مردم را شیرین می‌کنند، بدانید که این آدمها، آدمهای نامناسبی هستند. وقتی معلوم می‌شود کسانی هستند که به‌خاطر امور مادّی و در راه کسب متاع دنیوی می‌خواهند مسند باارزشی را که قانون برای مردم وضع می‌کند، غصب کنند، بایستی جلوشان گرفته شود. معیارها هم ناظر به این است.

۱۴/۱۱/۷۴

 

اگر نماینده‌ای بر سرِ کار آید که قبل از ورود به مجلس، خود را وامدار دیگران کرده و مجبور باشد در مجلس وام آنها را ادا کند؛ نانهایی به قرض گرفته باشد و بخواهد به مجلس که رفت، قرض خود را ادا کند؛ به‌درد نمی‌خورد.

۲۰/۱۱/۷۴

 

واقعاً مسؤولیتِ سنگینی است. خدای متعال در روز قیامت، از یکایک دقایق و اقدامات شما در این کار سؤال خواهد کرد. از همه‌ی آن تأییدها یا ردهایی که می‌کنید، سؤال خواهد کرد. اگر تأیید نکنید و بگویید پس حالا که این قدر سخت است، کارت سفید می‌دهیم یا در این مجلس بی‌طرف می‌شویم؛ از این هم سؤال خواهد کرد که چرا رأی ندادید؟ باید رأی دهید. وقتی که شما در امری حَکَم هستید و برای تصمیم‌گیری جهت کاری بزرگ، شما را در آن‌جا نصب کرده‌اند، باید آن کار را انجام دهید. اگر انجام هم ندهید، مؤاخذه خواهید شد. اوّلاً موظفید انجام دهید، ثانیاً خوب و درست و متقن انجام دهید. قضیه این است. کار بسیار سنگینی است.

۲۹/۳/۷۵

 

مردم ايران افتخارشان بعد از انقلاب اين بود كه مجلس آنها مجلسى مردمى است؛ مجلسى از خودشان و از عناصرى خالص، مؤمن، متديّن و انقلابى است. اين بار هم به فضل پروردگار مردم عزيز ايران بايد ان‏شاءاللَّه افرادى مؤمن، انقلابى، معتقد به مبانى اسلام و انقلاب، معتقد به امام و راه آن بزرگوار و معتقد به استقلال اين كشور را انتخاب كنند. و انتخاب خواهند كرد.

18/10/78

 

نماينده‏اى كه به مجلس مى‏فرستيد، بايد اين خصوصيات را داشته باشد تا بتواند خواسته‏هاى شما را تحقّق ببخشد. نماينده بايد متديّن باشد؛ انسانهاى متديّن مى‏توانند مورد اعتماد قرار گيرند. نماينده بايد انقلابى باشد؛ روحيه و نشاط و اميد و قوّت و روحيه انقلابى در او وجود داشته باشد تا بتواند راههايى را كه به نظر بن‏بست مى‏رسد، بشكافد و پيش برود. نماينده بايد خدوم، امتحان داده، با كفايت، برنامه‏دار، خوشنام و جوانگرا باشد و به جوانان اعتقاد داشته باشد. چنين افرادى در هر جاى كشور حضور دارند، بايد خود را موظّف بدانند و بروند نامزد شوند. در اين چند روزى كه از مهلت ثبت‏نام نامزدهاى انتخابات باقى مانده، وظيفه وجدانى و اسلامى و ميهنى هر كسى كه خود را داراى اين خصوصيات مى‏داند، اين است كه برود داوطلب شود و به صحنه انتخابات بيايد. اگر بعد ديدند افرادِ با صلاحيت‏تر از آنها هستند، مى‏توانند كنار بروند؛ ليكن الان بايد به صحنه بيايند. مردم چنين افرادى را هرجا ديدند، بايد از آنها بخواهند كه بروند نامزد شوند. صلاح و آينده كشور به اين است كه انتخابات، پُرشور و با علاقه و حضورِ قاطبه ملت برگزار شود.

25/9/82

 

آنچه كه بنده در انتخابات از خداى متعال خواسته‏ام و مى‏دانم كه ملت عزيز ما هم همين را مى‏خواهد، اين است كه انتخابات پُرشور، سالم، قوى و با حضور ملت انجام گيرد و ان‏شاءاللَّه خداى متعال به ملت ما توفيق دهد كه نمايندگان صالح و توانمند و كارآمدى را به مجلس بفرستد. يكى از مهمترين اركان نظام، مجلس شوراى اسلامى است. اگر در مجلس نمايندگان مؤمن، بااخلاص و توانمند حضور داشته باشند، مجلس خيلى از گره‏ها را مى‏تواند باز كند.

18/10/82

 

كسى كه مى‏آيد به مجلس، بايد با تقوا باشد. اوّلين شرط تقواست: «انّ اكرمكم عنداللَّه اتقاكم(8)». ديگر اين كه بايد طرفدار محرومين باشد؛ بداند كه در كشور محروميت هست و سعى و همّت او باشد كه رفع محروميت كند. بايد ضدّ فساد هم باشد و با فساد مالى و اقتصادى به‏شدّت و به‏جد، از بُن‏دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه كند. البته توانمند، با اخلاص و عالِم هم باشد. صلاحيت بر اساس اين مسائل است

18/10/82

 

مردم هم بايستى بگردند و در همين فرصتى كه تا انتخابات باقى است، به‌عنوان يك وظيفه شرعى و اخلاقى، نامزدهايى را پيدا كنند كه وقتى در محضر خدا از آنها سؤال مى‌شود كه چرا تو اين آقا يا اين خانم را به قوه مقنّنه فرستادى، بتواند جواب بدهد و بگويد براى اين مصلحت. انتخابات، وظيفه است. انتخابات، يك كار بزرگ و يك اقدام شرعى و يك اقدام خدايى است؛ بگرديد آدمهاى مناسب را براى اين كار مهم پيدا كنيد. آدمِ مناسب چطور آدمى است؟ بايد كارآمد باشد؛ اين تجربه بيست‌ساله ماست. كارآمدىِ تنها هم كافى نيست؛ بايد متديّن هم باشد. آدم متديّن، احتمال خيانتش كم است. آن متديّنهايى كه يك وقت دچار لغزش مى‌شوند، اوّل تقواى خودشان را از دست مى‌دهند؛ بعد اين لغزش به سراغ آنها مى‌آيد. پس، بايد متديّن و باتقوا هم باشند تا بتوانيد براى كارهاى اين كشور به آنها اعتماد كنيد. همچنين بايد در مقابل توپ و تشر اين و آن - خارجى، داخلى، زورگويان، قدرتمداران - شجاع باشد و دل خود را نبازد. كسى كه دل خود را در مقابل توپ و تشر باخت، دستش هم براى امضا مى‌لغزد؛ پايش هم براى جلو رفتن مى‌لرزد؛ نمى‌شود به او اعتماد كرد. نماينده بايد شجاع و باشرف و امين و طرفدار ضعفا و قشر ضعيف باشد. قانون بايد بتواند از حقوق ضعفا دفاع كند، والاّ قانونى كه پولداران را پولدارتر كند، قانون مملكت اسلامى نيست. قانون بايد بتواند گره‌ها را باز كند و به دردِ دل قشرهاى محروم برسد. نماينده بايد آدمى باشد كه اين چيزها را بفهمد؛ آدمى باشد كه حتّى‌المقدور با تجربه باشد. در اين كارهاى بزرگ، تجربه خيلى مهمّ است. بگرديد اين خصوصيات مهم را در اشخاص پيدا كنيد. انسان متديّن، عفيف، كارآمد، شجاع، داراى قدرت مقاومت در برابر اين و آن، اگر به قوّه مقننه برود، طبق تجربه‌اى كه ما در اين بيست سال داريم، مى‌تواند در نقاط حسّاس، به نفع مردم و به نفع كشور كار كند. اين‌طور انسانهايى مهمّند. البته از هر جاى كشور كه نماينده به مجلس برود، نماينده همه ايران است، نه نماينده آن محلِ‌ّ بخصوص كه از آن‌جا انتخاب شده است. لذا بايد به فكر مصالح همه كشور باشد؛ اين را هم توجّه داشته باشيد. بگرديد و چنين اشخاصى را بشناسيد. اگر خودتان نتوانستيد درست شناسايى كنيد، از آدمهاى امين و متديّن كه نسبت به آنها خاطرجمع هستيد، سؤال كنيد.

13/11/82

 

در انتخاب نماينده هم مردم بايد معيارها را در نظر بگيرند. بنده وقتى نگاه مى‏كنم، مى‏بينم بحمداللَّه در ميان همين نامزدهاى انتخابات، جمع بسيار زيادى افراد تحصيلكرده، خوب، كارآمد، مطّلع، متديّن و دلسوز وجود دارند. بگرديد در بين اينها افرادى را شناسايى كنيد، يا از آدمهاى امين و مطمئن بشنويد و چنين افرادى را براى قانونگذارى به مجلس بفرستيد. به نظر من مهمترين شرايط نماينده عبارت است از اين‏كه متديّن، كارآمد، دلسوز و شجاع باشد. اگر اين چهار شرط در نماينده‏اى جمع شد، همان كارى را كه شما آرزو و توقّع داريد، انجام خواهد داد. نماينده بايد متديّن باشد. بى‏دينى و بى‏تقوايى چيز بدى است؛ هرجا باشد، انسان را آسيب‏پذير مى‏كند. اگر در جاى حسّاس باشد، آسيب‏پذيرى آن بسيار گران تمام خواهد شد. نماينده بايد كارآمد هم باشد. بعضيها متديّن هستند، اما از آنها كارى ساخته نيست. بايد به‏گونه‏اى باشند كه بتوانند وظايفى را كه بر عهده‏شان قرار دارد، انجام دهند.

سوم اين‏كه دلسوز مردم - بخصوص طبقات محروم - باشد و براى آنها كار و فكر كند. من در انتخاباتِ دوره قبل - شايد در نمازجمعه بود - گفتم نامزدهاى انتخابات مراقب باشند خود را وامدار ثروتمندان و قدرتمندان و امثال اينها نكنند. اگر كسى وامدار دستگاهها و اشخاص و وامدار پول و قدرت شد، ديگر نمى‏تواند براى مردم دلسوزى كند. پس دلسوزى هم يك شرط بزرگ است.

شرط چهارم اين است كه نماينده مردم بايد شجاع باشد. اين ملت، ملت شجاع و آزاده‏اى است؛ ملتى است كه تهديد قدرتهاى متكبّر جهانى او را به عقب نمى‏نشاند؛ بنابراين نماينده او هم بايد شجاع باشد و نترسد؛ شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذيرش حرف حق. اگر خودتان توانستيد كسانى را بشناسيد كه داراى اين خصوصيات باشند، برويد به آنها رأى دهيد؛ اما اگر خودتان آشنايى نداريد، در هر نقطه كشور از آدمهاى امينى كه به آنها اطمينان داشته باشيد، بپرسيد؛ آنها معرفى مى‏كنند، تا ان‏شاءاللَّه يك مجلس قوى، مردمى و متّكى به آراءِ مردم تشكيل شود و بتواند كارهاى بزرگى را كه بر عهده او قرار دارد، انجام دهد و مردم را - طبق آنچه شايسته اين مردم آزاده و بزرگ است - ان‏شاءاللَّه راضى و خشنود كند، كه اين رضايت الهى را هم به دنبال دارد.

24/11/82

 

آنچه كه من عرض مى‌كنم، در درجه‌ى اول حضور مردمى است. در درجه‌ى بعد كه البته حائز اهميت بسيارى است اين هم، پيدا كردن نماينده‌ى اصلح است. آن كسانى كه به وسيله‌ى شوراى نگهبان صلاحيت آنها اعلام ميشود، معنايش اين است كه اين از حداقل صلاحيت مورد نياز برخوردار است. در بين اين كسانى كه اعلام ميشوند، افرادى هستند با صلاحيتهاى بالاتر، افرادى هستند در سطح پايين‌تر. هنر ملت ايران و مردم شهرها و حوزه‌هاى انتخابيه اين است كه دقت كنند، نگاه كنند، بشناسند اصلح را، بهترين را انتخاب كنند؛ بهترين از لحاظ ايمان، بهترين از لحاظ اخلاص و امانت، بهترين از لحاظ ديندارى و آمادگى براى حضور در ميدانهاى انقلاب؛ دردشناس‌ترين و دردمندترين نسبت به نيازهاى مردم را انتخاب كنند. اينها فرصتهائى هست، بايستى مردم عزيز ما در همه جاى كشور - اين ديگر مخصوص استان يزد نيست - هوشيارانه، با بصيرتِ تمام تلاش كنند، پيدا كنند و با رأى خود مسجل كنند و مجلس را - آن مجلسى را كه مورد نياز جامعه‌ى كنونى ماست - تشكيل بدهند.

12/10/86

 

به كى‌ رأى بدهند؟ شاخص اين است كه شعارهاى انقلاب بايستى به وسيله‌ى مسئولين و منتخبين ما روز به روز زنده‌تر شود. اين شاخص است. ربطى به جناح‌بنديها ندارد، ربطى به اسمها ندارد. علاج دردهاى اين ملت و وسيله‌ى رسيدن به آرمانهاى اين ملت، شعارهاى انقلاب است؛ اينها بايد حفظ شود. آن كسانى كه با اين شعارها به معناى حقيقى كلمه مخالفند، دشمنِ اين شعارهايند؛ اينها نبايد در مراكز تصميم‌گيرى واقع بشوند. بين ملتند، باشند. آحاد ملت، هر كسى هر عقيده‌اى داشته باشد، اشكال ندارد؛ اما آن كسى كه عقيده‌اش اين است كه اين ماشين بايد راه نيفتد، اين را نميشود پشت رُل گذاشت. يك آدمى كه عقيده‌اش اين است كه از اين جا بايد اين اتومبيل حركت نكند، اين شخص را پشت فرمان خودرو بگذاريم، هيچ وقت اين اتومبيل حركت نخواهد كرد. بايد كسى را بگذاريم كه معتقد به اين حركت باشد، معتقد به اين راه باشد، معتقد به آن هدف باشد، معتقد به توانائيهاى ملى باشد، معتقد به اسلام، معتقد به انقلاب باشد و شاخصها را قبول داشته باشد. اين آن نقطه‌ى حساس است. اين هم نكته‌ى دوم است.

البته بايد هوشيارى بخرج داد؛ بايد هوشيارى بخرج داد. از دوروها و دورنگها و ظاهر باطن مختلفها بايستى ترسيد. خيلى اوقات، در طول تاريخ، اسلام از اين دورنگيها، يكى نبودن ظاهر و باطن اشخاص، ضربه خورده است. حالا روايت هم در اين زمينه زياد هست. اين را بايد مواظبت كرد. شما مردم هوشيارى هستيد؛ اين را چه امثال من بدانيم، چه ندانيم، چه بگوئيم، چه نگوئيم، تاريخ ما، انقلاب ما، حوادث اين بيست و نه سال ثابت كرده است؛ نه فقط به خود ما، به دنيا ثابت كرده.

28/11/86

 

ارزشهاى انقلاب چيست؟ ارزشهاى انقلاب در درجه‌ى اول، استحكام ايمان و ديانت در دلهاست - كه منشأ همه‌ى كارها و مجاهدتها اين است - عدالت اجتماعى است، مبارزه‌ى با فساد است، آزادى مردم در انتخاب است، عدم تحميل آراء فردى و حزبى و دولتى و غيره بر مردم است، كه مردم آزادانه فكر كنند، آزادانه عمل بكنند؛ در چارچوب مقررات اسلامى. مردم‌سالارى دينى يعنى اين. اينها ارزشهاى انقلاب و مبانى انقلاب است. لذا شما كه ميخواهيد برويد پاى صندوق رأى و رأى بدهيد، هدفتان اين باشد كه يك مجلسى تشكيل بشود پايبند به همين مبانى انقلاب و ارزشهاى انقلاب. نماينده، متدين، امين، معتقد به عدالت اجتماعى - استقرار عدالت در سرتاسر كشور - متنفر از فساد در هر بخشى و در هر طبقه‌اى از طبقات مسئولين، معتقد به عزت جمهورى اسلامى؛ مجلس بايد يك چنين مجلسى باشد.

بايد ما هوشيار باشيم؛ آحاد ملت بايد هوشيار باشند. نماينده‌ى متدين، امين، طرفدار عدالت، مخالف با فساد، طرفدار حقوق محرومين، پايبند به مبانى اسلام و ارزشهاى اسلامى و خط امام؛ يك چنين نماينده‌اى را بفرستند مجلس؛ آنوقت مجلس مقتدر خواهد شد، عزتمند خواهد شد. تشخيص اين براى همه البته آسان نيست، ولى بايد تحقيق كرد، بايد به آدمهاى مطلع، آدمهاى خبره، آدمهاى مطمئن مراجعه كرد.

و من عرض بكنم رأى دادن در مجلس به نماينده‌ها و به اين كسانى كه مطرح هستند براى رفتن به مجلس، پيش خداى متعال داراى ثواب است؛ ولو انسان در تشخيص اشتباه هم كرده باشد. البته اگر تشخيص درست داده باشد، اين ثواب مضاعف ميشود. خود رأى دادن، خود رفتن پاى صندوق، خود شركت در اين آزمون بزرگ، پيش خداى متعال داراى ثواب است. خداى متعال شاهد و ناظر عمل ماست. «و قل اعملوا فسيرى اللَّه و رسوله و المؤمنون»؛ عمل كنيد، اقدام كنيد، خدا اقدام شما را مى‌بيند، پيامبر اعظم اقدام شما را مى‌بيند، مؤمنين اقدام شما را مى‌بينند.

22/12/86

 

يك نكته هم البته انتخاب نماينده‌ى دلسوز و مؤمن و علاقه‌مند است، كه آن هم مسئله‌ى بسيار مهمى است، اما بعداً زمان كافى داريم. مردم بايد كسانى را انتخاب كنند كه به كانونهاى ثروت و قدرت متصل نباشند؛ كسانى باشند كه واقعاً مردم اينها را بخواهند؛ بر طبق وجدانشان، بر طبق دينشان، بر طبق وظائف انقلابى‌شان عمل كنند؛ كه حالا بحث در اين باره زياد است.

20/7/90