مطلبی که در بیشاپور درج نشد!!!
باتوجه به درج مطلبی باعنوان«پوپولیسم دانشگاهی در کازرون» در پایگاه خبری بیشاپور به قلم دوست عزیزم جناب آقای محسن عباسپور ، مرا برآن داشت تا به عنوان یکی از فعالین دانشجویی در دانشگاه آزاد کازرون به نقد آن بپردازم.
نگارنده مطلب مذکور متاسفانه با نگاهی عوامانه و بدون سند و تحقیق میدانی دست به انتشار مطلبی زده اند که خلاف واقع بوده و متاسفانه هم در فضای سایبری و هم مطبوعاتی آن را به رشته تحریر درآورده است که چنین در ذهن متبادر می شود که از روی اضطرار و اجبار و شتاب ، برای پر کردن ستونهای نشریه و یا پایگاه خبری دست به قلم شده است. ای کاش برای نوشتن این مقاله به علت اینکه شما دانشجوی دانشگاه های کازرون نیستید و همچنین بیشتر مدت اقامتتان علی الظاهر در بوشهر می باشد از دوستان دانشجویتان در تشکل های دانشجویی کازرون کمک می گرفتید تا واقع گرایانه تر قلم می زدید.
تشکل های دانشجویی
همه کارمندان و اساتید دانشگاه به این نکته اذعان دارند که فضای 4سال گذشته بالاخص 2سال گذشته از لحاظ پویایی و تحرک فعالیتهای سیاسی فرهنگی در دانشگاه آزاد در طول عمر دانشگاه آزاد کازرون نظیر نداشته است.
شما در قسمتی از مقاله تان نام تشکلی با عنوان« کانون دانشگاهیان و فرهنگیان کازرون» آورده اید که فعالیت دانشجویی در دانشگاه آزاد کازرون داشته است. چنین تشکلی اگر قانونی بوده است و دارای مجوز نه بنده(حقیر از سال 1379 تا کنون در دانشگاه آزاد اسلامی بوده ام ) بلکه بسیاری از اساتید و کارمندان به خاطر ندارند. اگر هم در سطح شهرستان کازرون فعالیت داشته است پس چرا تاکید کرده اید:«که در همین دانشگاه آزاد». به اطلاع حضرتعالی می رسانم اولین تشکل سیاسی مجوز دار و قانونی و دانشجویی دانشگاه آزاد کازرون انجمن اسلامی دانشجویان متحد بوده که در سال 1379 تاسیس شده است . بعداز آن تشکل سیاسی دیگری به نام کانون نشر اندیشه های نو که در سال 1381 مجوز فعالیت گرفت.
فعالیتهای دانشجویی
حضرتعالی معتقدید اگر دانشگاه و تشکل های دانشجویی چگونه باشند پوپولیستی نیست؟ حتما بایستی تشکل های دانشجویی به خیابانهای کازرون بریزند و تجمع و تحصن به راه بیاندازند و بیانیه صادر کنند و در خیابان های پرچاله و چوله و تنگ کازرون لاستیک آتش بزنند و .. تا« پا را از حوزهی دانشگاه فراتر گذاشته و در شکلگیری فضای سیاسی و اجتماعی شهرستان و کشور نقش ایفا » کنند.البته اشاره به گذشته کرده اید و مصداقش را بیان نکرده اید!
جالب است بدانید دانشجویان ورودی سالهای 80 تا 84 که همگی فارغ التحصیل شده اند در فضای به اصطلاح دوم خرداد که شعار جامعه مدنی و توسعه سیاسی ،آزادی بیان و اندیشه و ... گوش فلک را کر کرده بود،رشد و پرورش یافته اند.جالب است بدانید در سال 1378در دبیرستان مطهری کازرون نشریه دانش آموزی با عنوان«پیام دانش آموز» منتشر می شد که به بهانه نداشتن مجوز از سوی اداره کل ارشاد استان توقیف شد!در صورتیکه نشریات دانش آموزی داخلی هستند و نیاز به مجوز ندارند.آیا این فضا می توانست دانشجویانی را تربیت کنند که بتوانند خواسته شما را برآورده کنند؟
به انتشار نخستین نشریه معاصر کازرون (سلمان) در سالهایی اشاره کرده اید که « فعال و پرنشاط» بوده است.البته در آن سالها نوع نگاه مدیریتی موثر بوده است و هیچ تشکل دانشجویی بجز بسیج دانشجویی وجود نداشته است..البته شرایط و فضای کلی جامعه آن روز ها به اذعان بسیاری از نخبگان و خواص سیاسی اجتماعی اصلاح طلب بسیار تنگ نظرانه تر بود که حادثه دوم خرداد را خلق کرد. و امروزه «شرایط و فضای کلی جامعه، محدودسازی و یا سختشدن شرایط برای حضوری فعالانه، برخوردهای انضباطی و گاهاً تند با حرکتهای منتقد، مشاهده برخوردهای تند در سایر دانشگاهها با برخی از جریانهای دانشجویی»بسیار کمتر دیده می شود.
دوست دارم در مورد فعالیتهای دانشجویی چندسال اخیر که در فضای سیاسی و اجتماعی شهرستان و کشور نقش ایفا کرده است را به صورت خیلی مختصر بیان نمایم: برگزاری جلسات میزگرد دانشجویی ، نشست های سیاسی کوچک و بزرگ با دعوت از صاحب نظران سیاسی کشور و استان وشهرستان،تجمع های و تحصن های دانشجویی ،بیانیه های سیاسی اجتماعی ،نشریات سیاسی اجتماعی ،بردهای سیاسی اجتماعی و ... که بیان مصداقهای هر عنوان آن در این مجال نمی گنجد. آیا با این عناوین به«خرده فعالیتهایی برمی خوریم که یا آنقدر کلیشه ای» یا محدود هستند؟! خوب است بدانید در همین انتخابات اخیر که یکی از بزرگترین فعالیتهای سیاسی اجتماعی در سطح کشور محسوب می شود، میدان دار ستادهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهور و فعالین جریانهای سیاسی در شهرستان همین اعضای تشکل های دانشجویی بودند که گرمی خاصی به فضای انتخاباتی شهر بخشیدند.
چه خوب است که این سوال را مطرح کنم ؛ در نشریه ای که مسئولیت دارید چه قدر به تشکل های دانشجویی و ترغیب آنها به « ایفای نقش» در «شکل گیری فضای سیاسی و اجتماعی شهرستان و کشور » پرداخته اید؟ در شماره 152 (دوشنبه 28 بهمن 1387) نشریه تان در عکس العملی کوبنده در مقابل بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد که خطاب به نماینده محترم مردم شریف کازرون نوشته شده بود و پیرامون احداث غیرقانونی جاده روستایی بر روی دریاچه پریشان و عدم توجیه فنی و کارشناسی تونل بناف نه تونل محرم! و توقف کمربندی کازرون چندسوال شده بود و از نماینده دعوت شد که به جمع دانشجویان بیاید و پاسخگو باشد ، موضع گیری شد! و بسیج دانشجویی را موظف به پیگیری چند مسئله کرد که یا آنها را انجام داده بود و یا خارج از حیطه دانشجو و تشکل دانشجویی بود مثل تعویض مدیر گروه های بخش ها ، که باید براساس انتخابات از سوی اعضای هیئت علمی گروه انجام شود، نه بسیج دانشجویی مبادرت به این کار کند!
آیا اگر دانشجویان و تشکل های دانشجویی« پشت در اطاق بازرسان و مسوولین کشوری دانشگاه آزاد تجمع کنند و خواهان ابقا رئیس شوند» یک «حرکت پوپولیستی» است؟ و« ایفای نقش در فضای سیاسی و اجتماعی شهرستان» نیست؟آیا پست ریاست دانشگاه آزاد کازرون که به اعتراف خودتان « بستری مناسب برای رشد تشکلهای دانشجویی با سلایق و دیدگاههای گوناگون»است، بر فضای شهرستان تاثیرگذار نیست؟ مگر نگفته اید نوع نگاه مدیریت بر فعالیتهای دانشجویی موثر است؟ پس دانشجویان باید حق داشته باشند از کسی که بهتر می توانند با او کار کنند حمایت کنند و از کسی که نمی توانند با او کار کنند اعلام برائت کنند.
در ادامه ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که ای کاش تحقیق می کردید تا متوجه می شدید در نیمسال تحصیلی 1389-1388 حداقل 5نشریه توسط تشکل های دانشجویی منتشر شده است نه یک نشریه!
در پایان از حضرتعالی می خواهم پس از تحقیق و تفحص از فعالیتهای دانشجویی صورت گرفته در دانشگاه آزاد کازرون، اگر پیشنهادی کاربردی برای تقویت و رشد و گسترش فعالیتهای دانشجویی دارید،بیان نمایید ،چرا که یقیناً تشکل های دانشجویی از آن استقبال خواهند نمود.
هادی صحرابان